مدارک نزول آیه در غدیر:
مفسران ومحدثان اسلامی نزول آیه را در روز غدیر یا آور شده اند.و ما در اینجا به بخشی از این مدارک اشاره می کنیم.و اگر مدارک شیعه را در این مورد,بر مدارک اهل سنت اضافه کنیم,قهرا مساله به عالی ترین حد از "تواتر" می رسد.
علاقه مندان می توانند به کتاب های یاد شده در زیر مراجعه کنند که همگی به قلم دانشمندان اهل سنت نوشته شده است تصریح شده که این آیه در روز "غدیر" نازل گردیده است. مانند:
1- الولایه تالیف طبری (متوفی 310 ه)
2- تفسیر ابن کثیر شامی, (774 ه) ج 2 ص 14
3- تفسیر الدر المنثور سیوطی شافعی, (متوفی 911 ه) ج 2 ص 259 و الاتقان ج 1 ص 31 (طه 1360)
4- تاریخ ابوبکر خطیب بغدادی, (متوفی 43) ج 8 ص 290
5- شیخ الاسلام حموینی در فراید السمطین باب 13
6- خوارزمی, (متوفی 568 ه) در مناقب ص 80 و 94
7- تاریخ ابن کثیر ج 5 ص 2101
8- تذکره سبط ابن جوزی حنفی, (متوفی 654)ص 18
علامه عالی قدر مرحوم امینی در کتاب جاوید الغدیر ج1 ص230 به بعد اقوال و روایات وارد از طریق اهل سنت را که همگی گواهی می دهند که آیه الیوم اکملت در روز غدیر نازل شده است به تفصیل نقل کرده است....اما روایات شیعه درباره شان نزول آیه شریفه در کتاب های مربوط به امامت و در تفاسیر معتبرموجود می باشد.
آیه سوال عذاب:
سومین آیه ای که پیرامون حادثه "غدیر" نازل شده, آیه "سوال عذاب" است.
توضیح اینکه وقتی پیامبر گرامی اسلام علی-علیه السلام- را به عنوان خلیفه در روز غدیر خم, به خلافت نصب نمود این خبر در اطراف منتشر شد, "نعمان بن حارث فهری" خدمت پیامبر آمد و گفت: ما را به یکتایی خدا دعوت کردی,ما نیز گواهی دادیم,سپس دستور دادی نماز و روزه و حج و زکات انجام دهیم,انجام دادیم,به این اندازه راضی نشدی حتی این جوان را(اشاره به حضرت علی کرد)به جانشینی خود نصب کردی آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از جانب خدا؟
پیامبر فرمود:سوگند به خدایی که خدایی جز او نیست,از جانب خداست.در این موقع نعمان صورت خود را از پیامبر برگردانید و گفت:"اللهم ان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجاره من السماء"(سوره انفال آیه 32)
"خداوندا اگر این سخن حق از جانب تو است سنگی از آسمان بر ما فرود ار"
وقتی سخن او به پایان رسید ناگهان سنگی از آسمان فرود آمد و او را کشت و در این باره آیه های یاد شده در زیر فرود آمد:
"سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع من الله ذی المعارج"(سوره معارج آیات 1 تا 3)
"درخواست کننده درخواست عذاب کرد و واقع شد,این عذاب مخصوص کافران است و هیچ کس نمی تواند آن را دفع کند از سوی خداوند که دارای فرشتگانی است که به آسمان صعود می کنند"(مجمع البیان ج 5 ص 352)
شان نزول آیات یاد شده را مفسران و محدثان شیعهو گروهی از اهل سنت که تعداد آنها به سی نفر می رسد نقل کرده اند که می توان از خصوصیات آنها با مراجعه به کتاب "الغدیر" آگاه شد.(الغدیر ج 1 ص439-246)
شان نزول یاد شده مورد پذیرش علماء اسلام بوده جز اینکه"ابن تیمیه"(لعنه الله علیه) که با خاندان رسالت رابطه خوبی ندارد,در کتاب "منهاج السنه" که به راستی باید آن را "منهاج البدعه" نامید,با طرح اشکالات هفت گانه به انکار و تکذیب آن برخاسته است و مرحوم علامه امینی در نخستین جلد "الغدیر" به مجموع ایرادهای او پاسخ منطقی داده است و ما به صورت فشرده به نقل اجمالی این پرسش ها و پاسخ ها می پردازیم:
1- سرگذشت غدیر پس از مراجعت از حجه الوداع بوده است در حالی که در شان نزول دارد که نعمان در "ابطح" خدمت پیامبر رسید و ابطح از آن سرزمین مکه است.
پاسخ:
اولا در روایت سیره حلبی و سبط ابن جوزی و غیره وارد شده است که نعمان در مسجد مدینه حضور پیامبر رسید و این گفنگو را انجام داد.
ثانیا ابطح در لغت عرب به سرزمین شنزار گفته می شود و هر نقطه ای را که سیل از آن عبور می کند "ابطح" می گویند در این مورد مراجعه به کتب لغت کافی است
2- سوره معارج مکی است و ده سال پیش از حادثه غدیر نازل شده است در این صورت چگونه می تواند ناظر به حادثه ای باشد که پس از غدیر رخ داده است.
پاسخ:
میزان در توصیف سوره های به مکی و مدنی بودن اکثریت آیات هر سوره است چه بسیار سوره هایی است که مکی است ولی بر خی از آیات آن در مدینه نازل شده است و بالعکس و با مراجعه به قرآنهایی که در بلاد عربی چاپ شده و در آغاز هر سوره به مکی و مدنی بودن آن سوره اشاره شده این مطلب روشن می گردد.
3- آیه "و اذ قالوا اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجاره من السماء"(سوره انفال آیه 32) پس از جنگ بدر و پیش از حادثه غدیر نازل شده است.
پاسخ:
این اشکال به راستی اشکال کودکانه است زیرا سخن پیرامون نزول این آیه نیست(ناگفته نماند که این آیه پس از جنگ بدر نازل شده است)بلکه سخن درباره آیه"سال سائل بعذاب واقع" است و نزول آیه نخست پس از حادثه ارتباطی به نزول دومی در آن مقطع ندارد.
4- وجود پیامبر به حکم آیه"و ما کان الله لیعذبهم و انت فهیم و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون"(سوره مبارکه انفال آیه شریفه 33 خداوند هرگز آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و همچنین خداوند آنان را عذاب نمی کند در حالی که استغفار کنند)امان از عذاب است با وجود پیامبر عذاب نازل نمی شود.
پاسخ:
سیاق آیه حاکی است که مقصود عذابی است که گروهی را نابود سازد بسان عذابهایی که قرآن د ر تاریخ پیامبران یادآور می شود,نه عذاب یک فرد آن هم به درخواست خود وگرنه تاریخ گواهی می دهد که افرادی با نفرین پیامبر هلاک شدند مانند"اسود بن مطلب"و "مالک بن طلاله" و غیره....
5- اگر چنین حادثه ای رخ داده باشد باید بسان سرگذشت "اصحاب فیل" معروف گردد.
پاسخ:
خادثه ای که مربوط به یک فرد تعلق دارد با آنچه که مربوط به یک جکعین انبوه است فرق روشنی دارد,گذشته بر این برای نقل سرگذشت دومی سعی فراوان وجود داشت در حالی که درباره فضائل امام سعی بر اخفای آن بود با این وضع اگر سی دانشمند مبرز آنرا نقل کرده اند باید آن را مربوط به عنایت الهی دانست که از این طریق به حفظ حجت خود پرداخته است.
6- نعمان طبق شان نزول,اصول پنج گانه را پذیرفته بود در این صورت چگونه بر او عذاب فرو آمد؟
پاسخ:
شان نزول حاکی است که او نه تنها در برابر پیامبر تسلیم نبود بلکه تسلیم خود را در برابر خدا نیز از دست داده بودزیراگفت: اگر نصب علی بر خلافت از جانب خداست عذابی بر او فرو آید,چه ارتدادی بالاتر از این.
7- در کتابهای مربوط به ضبط اسامی صحابه نامی از نعمان بن حارث نیست.
پاسخ:
تعداد یاران پیامبر بیش از آن است که در کتاب ها و تراجم آمده است و کسانی که به تاریخ صحابه پرداخته اند هر کدام به اندازه اطلاعات خود توانسته است اسامی گروهی را ضبط کند و مراجعه به مقدمه کتابهای "الاستیعاب" و "اسدالغابه" و "والاصایه" و استدرکهایی که بر این کتاب ها نوشته شده است روشنگر این مطلب است.(الغدیر ج 1 ص 248 الی 266)
|